چرا مدیران باید از کوچینگ استفاده کنند؟

کوچینگ از دیدگاه مدیران برجسته جهانی

بیل گیتس بنیانگذار شرکت مایکروسافت که خود مدیر موفقی است می گوید: «هر فردی به یک کوچ نیاز دارد». اریک اشمیت مدیر عامل پیشین گوگل می گوید: «همیشه وقتی کاری را شروع می کنی، توصیه های مختلفی از دیگران می شنوی. یکی از این توصیه ها که به من مربوط می شود داشتن کوچ است. در یکی از خاطرات جلسات هیئت مدیره مان در سال 2002، جان دوئر به من گفت که تو به یک کوچ احتیاج داری. در پاسخ گفتم: ولی به من به کوچ احتیاج ندارم. من یک مدیر عامل با تجربه هستم. چرا به کوچ نیاز داشته باشم؟ مگر اتفاقی افتاده است؟ او گفت: فقط تو نیستی که به کوچ احتیاج داری. همه به کوچ نیاز دارند. بنابراین بیل کمپل کوچ من شد و خیلی خوب به گوگل خدمت کرد».

بنیانگذار یکی از شرکت های بزرگ دنیا در خاطرات خود درباره کوچینگ می نویسد: «زمانی که در حال ساخت اولین شرکتم بودم، متوجه شدم که بزرگ‌ترین محدودیت در رشد شرکتم، رشد شخصی من به عنوان پایه‌گذار و مدیرعامل است. بنابراین یک کوچ استخدام کردم که طی ماه‌ها مرا یاری کرد». باب ناردلی مدیر عامل شرکت خودروسازی کرایسلر می گوید: «افراد بدون کوچ هرگز به حداکثر توانایی‌های بالقوه خود دسترسی پیدا نمی‌کنند». در واقع همه مدیران به کوچ نیاز دارند که با پرسیدن پرسش های عمیق و دادن بازخورد باعث بهبود قابلیت های رهبری و مدیریتی شان شود.  

 

مروری بر دستاوردهای سازمان هایی که از کوچینگ بهره گرفتند

نتایج یک پژوهش نشان می دهد که حدود یک سوم شرکت های برتر لیست فورچون 500 از خدمات کوچینگ استفاده کرده اند. البته در سال های اخیر این آمار در حال رشد است به طوری که بسیاری از شرکت های دنیا به استفاده از کوچینگ روی آورده اند. پژوهش دیگری نشان داده است که 86 درصد از کسب و کارهایی که از کوچینگ استفاده کرده اند، نرخ بازگشت سرمایه شان مثبت بوده است. یعنی هزینه ای که برای این خدمات پرداخته بودند را از سودی که کسب کرده اند، درآورده اند. طبق مطالعات انجام شده موسسه گالوپ تنها 13 درصد از کارمندان در سراسر جهان نسبت به کاری که انجام می دهند متعهدند در حالی که این درصد در شرکت هایی که به صورت منظم از خدمات کوچینگ استفاده می کنند، به 65 درصد می رسد.

در تحقیق دیگری که توسط فدراسیون بین المللی کوچینگ، انجام گردیده است، نشان داده شده است که 70 درصد صاحبان کسب و کارهای کوچیک که یک کوچ حرفه ای را استخدام کرده اند، توانسته اند عملکرد کاری خود را بهبود دهند، 86 درصد بازده این سرمایه گذاری را تجربه کرده اند و بیش از 90 درصد کارآفرینان از این که تصمیم به استفاده از یک کوچ حرفه ای گرفته اند، احساس رضایت کرده اند.  براساس گزارش فدراسیون بین المللی کوچینگ، 70 درصد مدیران و کارکنانی که از خدمات کوچینگ استفاده کرده بودند، گزارش بهبود در عملکرد کاریشان را داده اند؛ ۷۲ درصد متوجه بهبود در مهارت های ارتباطی خود شده اند؛ 67 درصد بهبود توازن در کار و زندگی حرفه ای‌شان را ملاحظه کرده اند؛ و ۸۰ درصد بهبود در اعتماد به نفس خود را مشاهده کرده اند.

 

کوچینگ در آی بی ام

آی بی ام اولین شرکتی بود که به صورت گسترده از کوچینگ استفاده کرد. در این شرکت، کوچینگ به منظور ارتقای فردی کارمندان استفاده شده که بازدهی بسیار بالایی داشت و شرکت های دیگر را ترغیب به استفاده از این روش کرد.

 

کوچینگ در گوگل

طی پژوهشی که دیوید گاروین استاد مدرسه کسب و کار هاروارد در قالب پروژه ای به نام اکسیژن (با هدف بررسی عملکرد مدیریتی مهندسان) در شرکت گوگل انجام داده است، مهارت کوچینگ به عنوان اولین و مهم ترین مهارت مدیران خوب از سوی کارکنان این شرکت بیان شده است. مدیران خوب در این پژوهش به مدیرانی گفته می شود که میزان ترک خدمت حداقل کارکنان، کارکنان شادتر و با رضایت بیشتری دارند، تیم های تحت نظر آنها عملکرد بهتر، درجه بالاتری از نوآوری دارند و اینکه کارکنان آنها تعادل بیشتری بین کار و زندگی خود دارند. علت این که اسم این پروژه اکسیژن انتخاب شده است، این است که داشتن یک مدیر خوب مثل نفس کشیدن ضروری است و اگر مدیران بهتر شوند، مانند نفس کشیدن در هوای تازه است.

در این تحقیق نشان داده شد که مدیران برجسته در گوگل بر مهارت کوچینگ مسلط هستند. بر این اساس به خوبی می دانند چگونه به کارکنان بازخورد موثر دهند؛ تیم را توانمند می کنند و در جزئیات ورود نمی کنند؛ نسبت به موفقیت و احساس خوشبختی افراد تیم خود دغدغه دارند؛ پیش برنده کارها و نتیجه گرا هستند؛ یک کانال ارتباطی عالی هستند، به خوبی می شنوند و اطلاعات را به اشتراک می گذارند؛ به پیشرفت شغلی کارکنانشان کمک می کنند؛ و چشم انداز و استراتژی مشخصی برای تیم خود دارند.

 

کوچینگ در فیات

در اوایل دهه 1980 میلادی کارخانه فیات یکی از بدترین دوران خود را سپری می کرد و از نظر سوددهی وضعیت خوبی نداشت تا اینکه گروهی از متخصصین کوچینگ کسب و کار و مشاوران تعالی سازمانی با الگو برداری از سازمان های موفق، این شرکت را ظرف 7 سال به سوددهی رسانده تا جایی که به بالاترین رشد در آن سال ها دست یافت.